سه شنبه 10 مرداد 1391برچسب:, |
|
داستان طنز |
|
سلام دوستان خوبيد؟ امروز طنز گذاشتم اميدوارم خوب باشه.
یک روز یک دختر کوچک در آشپزخانه نشسته بود و به مادرش که داشت آشپزى مىکرد نگاه مىکرد.
ناگهان متوجه چند تار موى سفید در بین موهاى مادرش شد.
از مادرش پرسید: مامان! چرا بعضى از موهاى شما سفیده؟
مادرش گفت: هر وقت تو یک کار بد مىکنى و باعث ناراحتى من مىشوی، یکى از موهایم سفید مىشود.
دختر کوچولو کمى فکر کرد و گفت: حالا فهمیدم چرا همه موهاى مامان بزرگ سفید شده!
باحال بود نه من كه خوشم اومده بود.
اينو بگيري افتاددددددددد
نظرات شما عزیزان:
sepideh
ساعت16:15---10 مرداد 1391
پاسخ:اره ديگه
|
|
|
|
|